عالم ذر یا عالم غیب چیست

از پیدایش جهان تا ظهور امام زمان عج الله

عالم ذر یا عالم غیب چیست

۵۹۵ بازديد

عالم ذر و فلسفه فراموشی آن

علوم قرآن و حدیث ،

 

چکیده :

عالم ذر عالمی است که از دیرباز توجه مفسران ، فالسفه و عالمان دینی را به خود جلب کرده است اما باتوجه به اهمیت 

موضوع ،آن ها هنوز هم در این باره به اتفاق نظر نرسیده اند. منکران عالم ذر با توجه به قرائن عقلی و نقلی سعی کرده اند تا 

وجود آن را انکار نمایند و از پیمان های آن به عنوان استعداد های فطری ، تمثیل و کنایه و .... یاد کنند. در مقابل آن 

ها،موافقین با توجه به آیات الهی و روایات معصومین )ع( به اثبات وجوداین عا لم پرداخته اند. دراین مقاله ضمن تعریف عالم 

ذروعلت نامگذاری آن، چندین آیه ازقرآن که مربوط به آن عالم می باشد مورد بررسی قرار گرفته است. اما هدف اصلی از این 

تحقیق بررسی دالیل فراموشی عالم ذر و پیمان های آن می باشدکه در پی آن این نتیجه حاصل شد: دلیل اصلی فراموشی 

عالم ذر حکمت الهی می باشد. زیرا در صورت عدم فراموشی عالم ذر و پیمان های آن، دیگر سنت امتحان و هدایت در دنیا 

مفهوم پیدا نمی کرد ، در ضمن تمامی انسان ها عهد الست را فراموش نکرده اند،بلکه بعضی از انسان ها و در راس آن ها ائمه 

معصومین )ع(عالوه برعالم بودن خویش،با یادآوری این عالم از طریق روایات خود ،دیگران را نیز متوجه این عالم و پیمان های 

آن نموده اند.ازآنجا که این پژوهش در حوزه علوم انسانی صورت گرفته است جمع آوری اطالعات در آن به صورت کتابخانه ای 

واز طریق مطالعه متون مختلف وبهره جستن ازنظریات مفسران ودانشمندان اسالمی می باشد،بااستفاده از روش فیش برداری و 

بررسی مطالب، پس از انتخاب اطالعات مفید،باتکیه برعقل ومنطق یافته ها رامورد تجزیه وتحلیل قرار داده وبا روش توصیفی 

تحلیلی نگارش نموده ام. البته موانع و محدودیت هایی هم در مورد موضوع پژوهش و تحقیق وجود داشت از جمله این که : 

کتاب ها و رساله های کمتری در مورد عالم ذر تدوین شده است یا فقط به ابعاد خاصی از این موضوع پرداخته شده است یا 

این که از دیدگاه های خاصی عالم ذر مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است که این محدودیت ها کار تحقیق را مشکل می

سازد 

مقدمه

عالم ذر، عالمی جالب است که به خاطر عدم دسترسی به آن وغیر قابل درک بودن، به حقیقتی مرموز و اسرار 

آمیز تبدیل شده و چیستی و چگونگی آن ذهن محققان و دانشمندان اسالمی را سالیان سال به خود مشغول ساخته 

است. 

بازگشت به حیات قبل از دنیا و کسب معرفت و شناخت نسبت به آن ، همچین پیوند عالم ذر با حیات دنیوی و

اخروی از یک سو امری جالب و دلنشین و عقالنی است و از سوی دیگر بسیار دشوار به نظر می رسد. دشواری 

شناخت عالم ذر به دالیل مختلف از جمله: عدم دسترسی و فراموشی عهد ها و پیمان های آن توسط انسان ها و .... 

مربوط می شود. از طرفی بیش از ده آیه در قرآن کریم در سوره های مختلف آمده است که به این عالم اسرار آمیز

مربوط می شوند.همان طور که می دانیم قرآن برای بشرکتاب هدایت است و به همه وقایع مهمی که نقش اساسی 

در سعادت و شقاوت انسان دارد می پردازد و واضح و طبیعی است که به مساله مهمی چون عالم ذر که جایگاه 

مهمی در سرنوشت انسان دارد اشاره کند. 

باتوجه به اینکه آیات متعددقرآن کریم و بارزترین آنها، آیه 172 سوره مبارکه اعراف به عالم ذر اشاره می کند، 

همچنین روایات متعددی از معصومین )ع( در این رابطه و تاکید ایشان بر اخذ عهد در موطن میثاق وجود دارد، 

انسان به تحقیق و پژوهش در مورد عالم ذر عالقه مند می گردد. 

این عالم، ارتباط مهمی با یکی از مقاطع زندگی بشر داشته و نقش ویژه ای در سرنوشت او دارد.از طرفی اثبات 

وجود عالم ذر آثار مهمی دارد از جمله: گرایش به یاد خدا و معرفت نسبت به او، افزایش ایمان و معرفت ، روی 

آوردن به عمل صالح، و... .

طبق آیه 172 سوره مبارکه ی اعراف که این آیه از آیات متشابه قرآن می باشد عالم ذر عالمی است که در آن 

عهدی بین خداوند و تمامی فرزندان آدم بسته شده است و در آن عالم که همه فرزندان آدم یکجا جمع شده بودند 

خداوندبرآن ها تجلی نموده و سپس فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ آن ها همگی جواب دادند: آری ،بنابراین 

همگی به وحدانیت و ربوبیت خداوند اقرار کردند و گواهی دادند. اما بین مفسران و فالسفه اختالف نظر وجود دارد 

بعضی معتقدند که منظور از این سوال و جواب همان توحید فطری و زبان حال است و برخی نیز معتقدند که واقعاً

به زبان قال اقرار به وحدانیت خداوند نموده اند . 

بنابراین اگر ظاهرآیات وروایات را در کنارتاویل آن ها قرار دهیم، وجود چنین عالمی را می پذیریم.از طرفی 

فراموش کردن، نحوه گرفتن میثاق و زمان ومکانی که پیمان گرفته شده است مساله را مشکل ساز می کند که 

مفسران برای این ابهام هم دالیلی پیشنهاد کرده اند.

حال سوالی که ذهن آدمی را مشغول می کند این است که اگر طبق آیه 172 سوره اعراف و روایات مربوطه 

وجود عالم ذر را بپذیریم ، چراچنین مقطع مهمی از زندگی انسان به فراموشی سپرده شده است؟ عامل این 

فراموشی،دالیل و حکمت آن چیست؟ بنابراین سعی می شود در این مقاله به سواالت فوق پاسخ داده شود.

2-شناخت عالم ذر

1-2 -تعریف عالم ذر :

قبل از هر چیز الزم است که ابتدا تعریف جامع وصحیحی از عالم ذر ارائه شود .زیرا بسیاری از اشکاالت و سواالتی 

که مطرح می شود ناشی از عدم توجه به تعریف کامل عالم ذر و محدود کردن آن به معنای خاصی است. 

در اخبار واحادیث وارده از معصومین )ع( از وجود عالم های گوناگون و ازجمله عالمی خبر داده شده ، که به آن 

�عالم ذر�، یا �عالم الست� یا �عالم قالوا بلی� گفته می شود. این عالم که مربوطه به دوران پیش از خلقت آدم و یا 

همزمان با خلقت اوست، عالمی بوده که در آن تمام انسان هایی که مقدر بوده تا روز قیامت پا به عرصه دنیا گذارند 

به صورت ذره یا به تعبیر بعضی از روایات به شکل مورچه در آنجا گرد آورده شدند و از آن ها پیمانی بر توحید و 

یگانگی و ربوبیت خداوند و نبوت پیامبران از جمله نبوت پیامبر اسالم و والیت اوصیاء از جمله والیت امیر المومنین 

)ع( گرفته شد و سپس آن افراد که به صورت ذره بودند به جایگاه اولی خود برگشتند . 

بنابراین عالم ذر یا عهد الست مقطعی از زمان قبل از ورود انسان به این دنیاست که تمامی ذریه آدمی در آن 

حضور یافته و درآنجا عهدو میثاق هایی باخداوند متعال بستند از جمله این که به ربوبیت پروردگار اقرار نمودند و 

می توان گفت با معرفت نسبت به وجود خداوند وارد دنیا شدند تا با بندگی او و پیمودن راه پیامبران و ائمه )ع( 

بتوانند راه هدایت و کمال را طی کنند و به سر منزل سعادت برسند. 

2 -2-دلیل نامگذاری عالم ذر 

سیمای عالم ذر در قرآن به اتفاق همه مفسران در آیه میثاق تجلی یافته است. چنان که در قرآن آمده است :

�وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى ٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِِّکُمْ قَالُوا بَلَى ٰ شَهِدْنَا أَن 

تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَـ ٰذَا غَافِلِینَ�)اعراف:172[ )1]

)به خاطربیاور( زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم ذریه آن ها را بر گرفت و آن ها را گواه بر 

خویشتن ساخت و )فرمود( آیا من پروردگار شما نیستم؟ 

گفتند : چرا گواهی می دهیم �، )مبادا( روز رستاخیز بگویید: ما از این غافل بودیم.

درتفسیرنمونه آمده است که: 

ذریه چنان که دانشمندان لغت گفته اند در اصل یعنی فرزندان کم سن و سال و کوچک اما این لغت می تواند از 

ریشه "ذرء"به معنای آفرینش باشد که در این صورت مفهوم اصلی ذریه با مفهوم مخلوق و آفریده شده برابر است.

4

چنانچه بروزن "ذر" باشد به معنای موجودات ریز بسیار کوچک و اگر بر وزن "ذرو" باشد به معنای پراکنده ساختن 

گرفته شده و به این دلیل به فرزندان آدمی ذریه می گویند، چون پس از تولید مثل برروی زمین پراکنده می 

شوند.]2]

به نظر می رسد اطالق عالم ذر بدان سبب نیست که اوالد آدم از صلب وی به صورت ذرات ریز وکوچک خارج 

شده اند و با همان شکل هم با خداوند عهدو میثاق بستند، بلکه به خاطر کثرت و بی شماری بنی آدم در محضر 

خداوندی بوده است که به این جمعیت کثیر والیتناهی ذرگفته شده است، چرا که ذر در لغت به مورچگان اطالق 

می شود به خاطر اجتماعی بودن آن ها، که با تعداد کثیر و بی شماری زندگی می کنند و اوالدآدم هم به دلیل 

کثرت جمعیتشان درآن عالم بود که به آن ها ذر گفته شده است. ]3]

طبق احتمال سبزواری این انسان ها در برابرمقام الهی ، مانند ذر بوده و با آن مقام قابل قیاس نبودند و این لفظ 

ذر به خاطر حقارت وکوچکی مقام آن هاست، کما این که خداوند در وصف قیامت می فرماید : وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا 

کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ )نحل:77 )و دلیل این قول تعجب حضرت آدم )ع( است از 

کثرت اوالد خودکه بعد از مشاهده آن جمعیت گفت : �ما اکثرُ ذُرَّیتی� یعنی خدایا چه زیاد است اوالد و ذریه من. 

]4[

گویا تشبیه �ذریه � �به ذر� که در بعضی از روایات آمده است به منظور فهماندن کثرت ذریه است نه خردی آن 

ها و اینکه از نظر کوچکی به اندازه ذره بودند. ]5]

آنچه که در مورد وجه تسمیه عالم ذر بیان شد. نظریات مختلف مفسران و محققان در مورد دلیل نامگذاری عالم 

ذر بود، اما باکنار هم قرار دادن این نظریات و بررسی مجدد روایات و تجزیه و تحلیل آن ها می توان نتیجه گرفت 

که کلمه ذریه که هم به معنای موجودات بسیار ریز و هم به معنای تعداد زیاد کاربرد دارد در اینجا ریز بودن و 

کوچک بودنش بیشتر حائز اهمیت است.

از طرفی می توان تلفیقی از نظریات را پذیرفت و دلیل نامگذاری این مقطع از زندگی انسان را به عنوان عالم ذر 

چنین بیان کرد: عالمی که همه ذریه اوالد و نسل آدم به صورت موجودات بسیار ریز و کوچک در آنجا تجمع 

نمودند. 

در بعضی از کتاب ها از عالم ذر به نام �عهد الست� یا �عالم الست� یا �عالم قالوا بلی� نیز نام برده شده است که 

نامگذاری این عالم به نام های باال هم بر گرفته از آیه 172 سوره اعراف می باشد. به عنوان مثال �الست� در لغت 

یعنی�آیا نیستم پروردگار شما؟ �

و طبق آیه، ذریه آدمی پاسخ می دهند: �قالوا بلی � گفتند: بله �گواهی می دهیم � و یا اینکه دلیل نامگذاری 

این عالم به عهد الست به این است که عهد در لغت به معنای نگهداری ومراعات پی در پی می باشد درنتیجه هر 

عهد و پیمانی که بسته شود مراعات و نگهداری آن الزم و توصیه و سفارش شده است. و چون در عالم ذر عهدو 

پیمان هایی بین خداوند و بندگانش بسته شد از جمله اقرار بندگان به ربوبیت خداوند در پاسخ به سوال :� اَلستُ 

بِرَبِکُم� این عالم به عهد الست نیز مشهور می باشد.

5

3 -آیات مربوط به عالم ذر 

مشهورترین و واضح ترین آیه ای که در قرآن کریم در مورد عالم ذر وجود داردآیه 172 سوره اعراف می باشد.

1-3�-وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى 

شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ � .)اعراف:172)

راجع به آیه فوق بین مفسران و فالسفه و متکلمان دینی اختالف نظر وجود دارد.

آیت اهلل مکارم شیرازی معتقداست: منظور از این عالم و این پیمان همان �عالم استعداد ها و پیمان فطرت� و

تکوین و آفرینش است. به این ترتیب که ،به هنگام خروج فرزندان آدم به صورت �نطفه� از صلب پدران به رحم 

مادران که در آن هنگام ذراتی بیش نیستند خداوند استعدادو آمادگی برای حقیقت توحید به آن ها داده است ، هم 

در نهاد و فطرتشان این سرالهی به صورت یک حس درونی ذاتی به ودیعه گذارده شده است و هم در عقل و

خردشان به صورت یک حقیقت خودآگاه . 

بنابراین همه افراد بشر دارای روح توحیدند و سوالی که خداوند از آن ها کرده به زبان تکوین و آفرینش است و 

پاسخی که آن ها داده اند نیز به همین زبان است .]2]

این گونه تفسیرها در گفتگوهای روزانه نیز کم نیست مثالً می گوییم :�رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون � 

یا می گوییم � چشمان به هم ریخته او می گوید دیشب به خواب نرفته است. � 

در قرآن مجید نیز تعبیر سخن گفتن در زمینه زبان حال در بعضی از آیات آمده است. مانند �فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ 

ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ )فصلت:11 )خداوند به آسمان و زمین فرمود: �با میل یااز روی اجبار بیائید و 

سر به فرمان نهید آن ها گفتند ما از روی میل آمدیم و سر بر فرمان نهادیم .� ]2]

ما از این سخن که �خدا از انسان پیمان گرفت� تنها این را می فهمیم که خدا فطرت و غریزه و استعداد را در

نهاد هر انسان خردمندی به ودیعت گذاشت که اگر بخواهد با آن، هدایت را از گمراهی و حق را از باطل تمیز دهد 

ونیز با آن به سوی ایمان به خدا و دین حق او هدایت شود، به بیان دیگر، هر انسانی می تواند درباره نشانه ها و 

دالیل وجود خدابیندیشد مسلمانان بر این مطلب وحدت نظر دارندکه سنت نبوی صلی هلل علیه و آله وسلم آیات 

قرآنی را بیان و تفسیر می کند و این سخن پیامبر)ص( به تواتر نقل شده که فرمود: هر مولودی بر فطرت

خداشناسی زاده می شود و آن گاه پدر و مادرش او را یهودی، یا نصرانی یامجوس می سازند.]6]

وجود انسان و همه پدیده های طبیعی دوجهت دارند: یک جهت رو به سوی خدا داردو دفعی است و جهت دیگر 

که در بستر زمان واقع شده تدریجی است ، این برداشت مستند قرآنی دارد .�إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ 

فَیَکُونُ �)یس:82 )و آیه �وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ � )قمر:50 )نشان می دهد که وجود پدیده ها دو رو دارد 

.یک رویی که به طرف دنیاست.دیگر ، وجهی که به طرف خدای سبحان است و وجهی که رو به طرف دنیا دارد، این 

است که به تدریج از قوه به فعل و از عمل به وجود درآید، اما وجهی که به طرف خدای سبحان دارد، این است که 

هرچه دارد در همان اولین مرحله ظهورش داراست و هیچ قوه ای که به طرف فعلیت سوقش دهد، درآن نیست.با 

این نظریه، در عین حالی که معتقد به وجود دو عالم برای انسان می شویم، بامشکل تکرار و تعدد وجود مواجه نمی

6

شویم، چون این دو عالم دو وجه برای یک شی هستند و با آن که دو روی یک شی واحدند اما احکام هر کدامشان 

غیر از دیگری است، همچنان که نظام حاکم بر این دو عالم یکسان نبوده است و تقدیم یکی بر دیگری هم از نوع 

تقدیم زمانی نیست. ]5]

آیات مربوط به عالم ذر، برای انسان عالمی دیگررا اثبات می کنند، غیر از این عالم مادی و تدریجی ، عالمی که به 

نوعی مقارن این عالم محسوس است و در عین حال ، محکوم به احکام مادیت نیست و تقدمش بر عالم ما تقدم 

زمانی نیست ، بلکه تقدمش به نوعی دیگر از تقدم است. نظیر آن تقدمی که آیه شریفه �اَن یقولَ لَهُ کُن فَیکون � 

استفاده می شود.]5]

براساس سه نکته فوق عالمه طباطبایی معقتد است که انسان دو رویکرد ملکی وملکوتی دارد، عالم ملکی او 

تدریجی است و به تدریج به فعلیت می رسد و عالم ملکوتی اش فعلی است و او در عالم ملکوتی عهدی با خدا بسته 

است. این بیان عالمه در مورد عالم ذر مشکل تعارض عقلی را حل می کند. دیدگاه او در واقع نظریه تمثیل و قول 

به فطری بودن میثاق رانیز شامل می شود، چرا که محبتی درونی غیر از همان فطرت و عقل برای توحید قائل نمی 

شود، جز این که به همین حد اکتفا نمی کند. ومطلبی افزون تر از این دیدگاه نیز داردو آن این که این عالم، وجه 

دیگری هم دارد که گفتگوی عنوان شده در آن عالم روی داده و از آن حکایت می کند. 

عالمه برای اثبات دیدگاه خود به نکته ای در روایات اشاره می کند و آن این که گفتگوی یاد شده در آیه ، سخن 

گفتن واقعی است و نه مجازی و زمان حال است. چون بنابرقول به فطری بودن میثاق، پرسش و پاسخ یاد شده 

صرفاً تمثیلی از وضع انسان ها و زبان حال خویش است . وی برای تایید نظر خویش – که تکلم واقعی بوده- به 

روایتی استناد کرده که گفتگوی در میثاق ، مانند گفتگوی خداوند با حضرت موسی)ع( دانسته شده که حقیقی بوده

است و از این رو بعد از نقل روایت می نویسد:

�این روایت به خوبی داللت دارد بر این که سوال و جواب مزبور حقیقی بوده نه صرف زبان حال.� عالمه 

طباطبایی عالم ذر را واقعی می داند، هر چند وی در جهت نفی آرای دیگران بر اصول عقلی و فلسفی تکیه کرده 

ولی در جهت ایجابی بنیان سخنش را به روایات استوار کرده است، همچنان که در موضع معراج و شق القمر و وقایع 

خارق العاده ی امت های دیگر نیز چنین کرده است. ]7]

بارزترین آیه در مورد عالم ذر و دیدگاه مفسران در مورد آن بیان شد، اما آنچه که جالب است نظریه عالمه

طباطبایی در مورد این عالم است عالمه با آن که فهم قرآن را در بسیاری از موارد مستقل از روایات می داند اما در 

مورد عالم ذر که معمایی پیچیده است همانند موضوع شق القمر باکمک احادیث به رمزگشایی موضوع پرداخته 

است و با مراجعه به روایات وقوع عالم ذر راحتمی می داند و سخن گفتن در آن عالم را قطعی می داند. 

درمورد آیه 172 سوره اعراف دیدگاه های دیگری به جز دیدگاه های فوق وجود داردازجمله:نظریه دنیای 

پیشین،نظریه بیان واقع،نظریه حکایت وتمثیل و.....که به دلیل اختصارپژوهش ازبیان آن ها خودداری می کنیم. 

با بررسی تفسیرهای آیه و نظریه های ارائه شده توسط مفسران، متکلمان دینی و فالسفه به نظر می رسد دیدگاه 

عالمه طباطبایی از بقیه نظریات ودیدگاه ها کم اشکال تر می باشد زیرا تلفیقی از نظریه فطرت و نظریه ملک و 

ملکوت می باشد. از طرفی می توان نظریه خروج ذریه از نسل آدم و پیمان گرفتن از آن ها در عالمی مثل همین

7

دنیا و قبل از دنیارا پذیرفت. زیرا ظواهر روایات هم از وقوع عالم ذر و سخن گفتن واقعی و حتی زمان و مکان عالم 

ذر در همین دنیا حکایت می کنند. 

طبق آیه ذر و تفسیر روایی آن ، آنچه که اهمیت دارد این است که عالم ذر حتماً واقع شده است اما می توان

مکان و زمان آن را هم طبق روایات مکانی در دنیا یا عالم ملکوت در نظر گرفت، یا طبق پیشنهاد عالمه مجلسی

اصل وجود عالم ذر را بپذیریم اما جزئیات آن را از امور غیبی بدانیم که خداوند و راسخان در علم باید بیان کنند. 

زیرا آیه ذر از آیات متشابه قرآن کریم است و طبق آیه 7 سوره آل عمران می توان تاویل آن را به خداوند و راسخان 

در علم نسبت داد.

2-3� -هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا�.)انسان:1 )

�آیا بر انسان زمانی از دهر آمدکه چیزی مذکور نبود .�

خداوند متعال در این آیه شریفه از زمانی خبر می دهد که درآن ، انسان امری واقعی بود، اما مذکور نبود، آیت اهلل 

ملکی میانجی در تفسیر آیه کریمه می نویسد:�آیه کریمه داللت می کند که بر این انسان موجود عینی فعلی، زمانی 

گذشته است که در آن زمان چیزی واقعی بوده، اما در عداد خلق مذکور نبوده است تا اینکه دست لطف و فضل 

جدید خداوندی شامل حال وی شد. آن گاه خلق تازه او راپس از خلق اول،از نطفه ای آمیخته آغاز کرد.�]8]

پس در این آیه شریفه، شیئیت از انسان به طور کلی نفی نشده است ، بلکه مذکور بودن انسان مورد نفی قرار

گرفته است . باتوجه به آیه ذر و روایات فراوان در مورد وجود انسان به صورت کامل )یعنی مرکب از روح و بدن( در 

عالم ذر، به احتمال قوی می توان گفت که مراد این آیه ، همان است که مرحوم ملکی بیان کرده است.]9]

3-3�-تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَذَّبُوا مِنْ 

قَبْلُ کَذَلِكَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْکَافِرِینَ�.) اعراف:101 )

�این آبادی هاست که برای تو از اخبارشان حکایت می کنیم همانا رسوالنشان آیات روشن برایشان آوردند پس 

ایمان نمی آورند به آنچه پیش از این تکذیب کردند.� 

این آیه شریفه به وضوح داللت دارد که امت های پیامبران در مقابل دالیل آشکار خدای تعالی بر حقانیت دعوت 

رسوالنش استکبار کردند و انکار آن ها سابقه دارد. معارف اصیل قرآنی و روایات اهل بیت)ع( این انکار را مربوط به 

عالم ارواح و عالم ذر می دانند. خدای تعالی در عالم ارواح، روح انسان ها و درعالم ذر مجموع ترکیب یافته روح و 

بدن های ذری آن ها را مورد خطاب قرار داده و آن ها را به اقرار بر ربوبیت خویش و رسالت رسوالن، نبوت پیامبران 

و والیت اوصیای پیامبر خاتم فراخوانده است. 

آیه شریفه در مقام اخبار از حقیقتی است که در سابق به اختیار از انسان ها سر زده است و در اینجا باز هم به 

اختیارشان روی می دهد. برخی از افراد در آن عالم باکمال علم و معرفت، به روشنی و وضوح ، خدا را می یابندو 

کماالت اولیای الهی و قرب آن ها را به خدا می بینند، ولی با وجود این، مخالفت باآن ها را در ضمیر خود پنهان می

8

دارند وچه بسا به زبان نیز جاری می سازند. چنین افرادی در این دنیا که پر از حجاب ها و غفلت هاست به طریق 

اولی، علم مخالفت برداشته، برانکارشان اصرار خواهند کرد.

در عین حال ممکن است شخصی با همت باال و عزم محکم خویش ، با مشکالت مقابله کند ، با تحمل سختی ها 

به انکار خویش پایان دهد و به عهدش با خدا وفا کند.]9]

با دقت در ترجمه آیه و مراجعه به تفسیر آن می توان به این نکته پی برد که مردم آبادی ها با وجود معجزات و 

دالیل روشنی که پیامبرانشان برایشان می آوردند باز هم به دعوت آن ها لبیک نمی گفتند فراز �فَما کانوُ لِیوُمنوا 

بما کَذِّبوا مِن قَبل� می تواند اشاره به عالم ذر داشته باشد زیرا گفته شد: پس ایمان نمی آورند به آنچه که از قبل 

تکذیب کردند. پس باید درجایی دیگر دعوت و پیمانی را تکذیب کرده باشند و آن موعد می تواند عالم ذر باشد که 

این افراد از روی ناچاری و اکراه �قالوا بلی� گفتند وگفتار آنها ظاهری بود. 

4-3�-هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کَافِرٌ وَمِنْکُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ�.)تغابن:2 )

�او کسی است که شما را بیافرید، بعضی از شما کافر و بعضی مومند و خدا به آنچه می کنید بیناست.� 

در تفسیر آسان ذیل این آیه آمده است که: خدای الشریک له آن است که شما را خلق کرده است ای مشرکان 

!آیا آن خدایان مصنوعی که شما به آن ها معتقد هستید شما را آفریده اند یا خدای بی همتا؟ قدرت خدا این است 

که شما را خلق کرده و شمارا آزاد گذاشته است و این بعضی از شمائید که کفر را انتخاب کرده و می کنید و بعضی 

دیگر هستید که ایمان را بر می گزینید و خدا در این دو نوع انتخاب شما دخالت نمی کند. اما درباره هر عملی که 

انجام می دهید بصیر و بیناست و جزای شما را مطابق اعمالتان خواهد داد.]10]

طبق آیه فوق و تفسیر آن می توان نتیجه گرفت که ایمان، کفر و شرک و به تعبیر دیگر انکار و اقرار یا تصدیق و 

تکذیب در عالم ذر وجود داشته است و عهد و پیمان در عالم ذر از آدمیان گرفته شده که بعضی آن را تصدیق و 

برخی تکذیب نموده اند.

5-3�-صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ. �)بقره:138 )

�رنگ الهی)توحیدی( بگیرید و چه رنگی از رنگ الهی خوش تر است و ما پرستندگان اوییم.�

روایت کرده ودر کافی از امام صادق)ع( که در مورد آیه �صبغه اهلل� فرمود: مومنین رنگ فطرت ایمان و سیرت به 

والیت گرفتند در عالم ذر، پس خداوند فرمود: اگر ایمان به محمد)ص( و علی)ع( و حسن)ع( و حسین)ع( و ائمه 

)ع( بیاورید هدایت خواهید شد .ودر روایت دیگر آن حضرت فرمود: رنگ فطرت اسالم گرفتید]11]

آیه فوق اشاره به پیمان های گرفته شده در عالم ذر دارد یعنی پیمان توحید، نبوت و والیت ائمه معصومین )ع( 

مخصوصاً حضرت علی)ع(. 

و بهترین رنگ ، رنگ توحید و نبوت و والیت است .

9

6-3�-وَالَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ 

أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ. �)رعد:25 )

�آنان که پس از پیمان بستن با خدا، عهد خدا را می شکنند و می گسلند آنچه را که خدا امر کرد که پیوند شود، 

و در زمین فساد وتبهکاری می کنند، برای آنان لعنت خدا و جایگاهی بد است.�

علی بن ابراهیم از امام صادق)ع( روایت کرد ، فرمود: مراد نقض عهدی است که یک مرتبه در عالم ذر از خالیق 

گرفته شد و یک مرتبه هم پیغمبر اکرم)ص(در روز عید غدیرخم برای والیت و خالفت امیر المومنین )ع( و ائمه 

اطهار)ع( از مسلمان گرفت.]11]

چون حق سبحانه و تعالی حکم کرد که ناقضین عهد در توحید و نبوت و امامت ملعون در دنیا و معذب در آخرت 

اند. گویا کسی می گوید که: هرگاه ایشان دشمن خدای تعالی باشند پس چرا خدای تعالی ابواب نعمت ها را 

برایشان گشوده؟ حق تعالی درجواب می فرماید:� اهلل یَبسُطُ الرَّزق لِمَن یَشاءُ� خدای تعالی گشاده می گرداند روزی 

را بر هر که بخواهد و تنگ می سازد بر هرکه بخواهد، بنا بر مصلحت اعم از آن که کافر معاند باشد یامومن مجاهد، 

وسعت رزق وضیق آن ربطی به کفر و ایمان ندارد.کار مطابق مصلحت و رعایت نظام حمل کرده می شود و شاد 

شدند اهل مکه یا آنان که مبسوط الرزق بودند به زندگانی دنیا و وسعت روزی خود. و نیست زندگانی و راحت و 

وسعت دنیا در جنب زندگانی و راحت آخرت مگر برخورداری اندک. نه آن را وفایی است و نه بقایی، حالوتش را 

حرارتی در پی و راحتش را محنتی در عقب است.]12]

درست است که عهد در آیه 25 سوره رعد شامل همه عهد های الهی و دنیوی می گردد. اما مفسران احتمال 

داده اند که طبق روایت معصومین )ع( یکی از ابعاد عهد های الهی و شکستن آن توسط عده ای همان عهدهای عالم

ذر و عهد الست می باشد .که طبق آیه هرکس آن پیمان ها را نقض کند معلون است و از رحمت خداوند به دور ،و 

بدترین جایگاه ها در انتظار وی می باشد. در ضمن در آیه 27 سوره مبارکه بقره هم در مورد همین نقض عهدو 

پیمان ها سخن به میان آورده شده است. 

7-3�-وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمِیثَاقَهُ الَّذِی وَاثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ 

بِذَاتِ الصُّدُورِ. �)مائده:7 )

�و نعمت خدا را که بر شما ارزانی داشته )نیز( پیمانی را که با شما بسته است به یاد آورید که گفتید: شنیدیم و 

فرمان بردیم ، و از خدا پروا کنید که خداوند به راز دل آگاه است.� 

در احتمالی مراد از �میثاقه الذی واثقکم به� عهد عالم ذراست.]13]

درست است که در نگاه اول و بادید سطحی تنها آیه ای که به �عالم ذر� یا �الست� و �قالوا بلی� اشاره می کند 

آیه 172 سوره اعراف است. اما وقتی به کتاب های تفسیر مراجعه کرده و تفسیر آیات قرآن را می خوانیم با دقت در 

آن ها متوجه می شویم که بسیاری از آیات الهی به عهدالست اشاره می کنند. هرجا که سخن از عهدو پیمان است 

نظر بعضی از مفسران منظور عهد و پیمان های عالم ذر می باشد. البته بعضی از مفسران با تفسیر قرآن به قرآن و

10

اکثر آن ها با تفسیر روایی و مراجعه کردن به سخنان ائمه معصومین )ع( آیات مربوط به عالم ذر را مشخص کرده 

اند. 

آنچه که ما رابرای پی بردن به وجود عالم ذر یاری نمود، این بود که طبق آیات و روایات متوجه شویم عالم ذر و 

پیمان های آن از نظر عقلی پذیرفته می شود .اگرچه ما با عقل محدود خود نمی توانیم به چگونگی و چیستی واقعی 

آن ها پی ببریم اما با کمک آیات و روایات وجود عالم ذر بر ما مشخص و واضح می گردد.

4 -مساله فراموشی عالم ذر 

یکی از مسائل مهمی که در مورد عالم ذر وجود دارد و حتی می توان آن را از ویژگی های مهم آن عالم بر شمرد 

، فراموش کردن عالم ذر و میثاق های آن عالم می باشد در این باره سواالت متعددی به ذهن بشر خطور می کند 

که پاسخ گویی به هر کدام راهی را فراسوی وی قرار می دهد تا با دید بهتر به مسائل عالم ذر بنگرد و با یادآوری آن 

ها بهتر در مسیر سعادت ابدی گام بردارد. 

از جمله سواالتی که ذهن بشر را به خود مشغول سازد این است که باتوجه به این که تمامی کارهای خداوند 

متعال حکمت دارد و هیچ کاری را عبث و بیهوده انجام نمی دهد، چرا عالم ذرکه این همه میثاق و عهد و پیمان در 

آن اخذ شده توسط انسان به فراموشی سپرده شده است؟عامل این فراموشی چیست؟ دالیل این فراموشی چیست ؟ 

آیا همه ی انسان ها عالم ذر را فراموش کردند؟ باتوجه به فراموشی عالم ذر ،آیا می توان وجود آن را انکار کرد؟ در 

این بخش از مقاله به سواالت فوق پاسخ داده می شود. 

2-4-عامل فراموشی عالم ذر 

احادیث و روایت اسالمی، عامل فراموشی عالم ذر را خداوند متعال معرفی می کنند. یعنی این فراموشی نه به

خواسته و میل واراده انسان صورت گرفته و نه به طور تصادفی اتفاق افتاده است .بلکه خداوند عمداً این فراموشی را 

در نهاد انسان قرار داده است و کار او هم حکمت داشته است .

همه ما دیده و شنیده ایم که افرادی در اثر تصادف یا هر حادثه دیگر و ضربه خوردن به مغز آن ها، بخش زیادی 

از حافظه خود را از دست داده اند و خاطرات خود را به یاد نمی آورند تا جایی که گاهی حتی نام ونام خانوادگی 

خود را نیز کامالً فراموش کرده اندیا بسیاری از انسان ها در اثر مصرف ماده ای خاص یا حتی در اثر مصرف دارو 

برای درمان بیماری های خود دچار فراموشی می شوند. 

کسانی که فراموش کردن عالم ذر و اتفاقات آن را نقض و اشکال بر اعتقادبه وجود عالم ذر تلقی می کنندآیا برای 

خالق بی همتای هستی به اندازه یک ماده ناچیز یایک حادثه طبیعی قدرتی قائل نیستند؟ چگونه از این مصنوعات 

کوچک کار و اثری بر می آید که از قدرت بی منتهای الهی ساخته نیست؟ 

اگر منکران عالم ذر برای خداوند این قدرت و امکان را قائلند که مقطعی از دوران زندگی به دلیل هدف های

حکیمانه ی خداوند از یاد او برود، پس دیگر چرا بر وجودعالم ذر اشکال و ایراد می گیرند؟ ]14]

11

تائید کننده مطلب فوق روایت زیر می باشد: 

امام صادق )ع( در تفسیر آیه میثاق ) اعراف : 172 )می فرماید: 

�کانَ ذلکَ مُعاینهُ اهلل فَاَنساهُم مُعایَنَهُ و اَثبَتَ االِقرارَ فی صدورِهِم و لَوال ذلِکَ ماَعرَف احدٌ خالِقُه وال رازِقُه و هُوَ 

قولُ اهللِ: وَلَئِن سَاَلتَهُم مَن خَلَقَهُم لَیَقولنَّ اهلل.� 

� این مطلب معاینه خدا بود، پس از آن خداوند، معاینه را از یاد آن ها برد و اقرار را در قلب هایشان ثابت و 

استوار ساخت و اگر این مطلب نبود، کسی آفریدگار و روزی رسانش را نمی شناخت و این آیه شریفه به همین 

مطلب اشاره دارد و اگر از آنان سوال کنی چه کسی آنان را آفریده در پاسخ می گویند�خدا� ]15]

بنابراین فراموشی ماجراهای عالم ذر امری عادی نیست .بلکه اراده خداوند متعال بر آن تعلق گرفته که این عالم از 

یاد انسان ها برود و فراموش شود. در عین حال معرفتی که از آن حاصل شده است را در وجود او تثبیت کرده است

تا در این عالم برای رسیدن به مقام قرب الهی از آن کمک بگیرد. 

در بحار االنوار حدیثی از امام صادق)ع( آمده است که ایشان می فرماید: 

�ثَبَتَ المَعرِفَه فی قلوُبِهم و نَسوا المُوقِف سَیَذ کُرونَهُ یوماً و لَوال ذلِکَ لَم یَدرِ احدُ مَن خالِقُهُ وَال مَن رازِقُه.ُ�

�معرفت در دل هایشان ثابت شد و موقف آن را فراموش کردند و به زودی آن را به یاد خواهد آورد اگر خداوند

چنین نمی کرد کسی خالق و رازقش را نمی شناخت.�]16]

با توجه به آنچه که در مطالب فوق گذشت عامل اصلی فراموشی وقایع عالم ذر خواست و اراده الهی است. درست 

است که انسان ها با ورود به این دنیا با حجاب های مادی مانند شهوت، غفلت و غضب و .... روبه رو می شوند که 

مانع یادآوری عالم ذر و عهد الست می شود .اما قراردهنده این حجاب ها و موانع هم کسی نیست جز خالق هستی و

تمامی این امور دارای حکمت و فلسفه می باشند .

3-4 -فلسفه فراموشی عالم ذر 

در روایات اسالمی به فلسفه فراموشی عالم ذر اشاره نشده است .بلکه اصل فراموشی آن عالم را یادآوری می کنند.

اما با تحقیق و پژوهش و مطالعه کتاب های صاحب نظران دینی می توان فلسفه فراموشی را عوامل زیر دانست: 

1-3-4 -آزمایش و امتحان کردن انسان ها در دنیا 

خداوند در عالم ذر خود را آشکارا به انسان ها نمایانده است و چون در آنجا حجاب و مانعی وجود نداشت هیچ 

کس حقیقت وجود او را انکار نکردو آدمیان دست کم، با زبان به ربوبیت پروردگار پاسخ آری گفتند. اما در دنیای 

کنونی انواع و اقسام حجاب ها وجود دارد و الزمه این که انسان به وجود پروردگار پی ببرد مشاهده کردن و دقت 

نمودن درآیات آفاقی وانفسی است .در این جا کسانی که از روی عناد و سرکشی حاضر به پذیرش وجود پروردگار 

نیستند از کسانی که در جستجوی حق و حقیقتندو با تالش وکوشش علمی و عملی سعی دارند تا حجاب های بین

12

خود و پروردگار را کنار بزنند و از روی نشانه های عالم هستی به صاحب عالم پی ببرند و بعداز درک حقیقت ، 

تسلیم و پذیرای آن شوند، متمایز می گردند. 

به عبارت دیگر خداوند با قرار دادن دورانی متفاوت با عالم ذر به نام )حیات دنیوی( بر سر راه انسان ها،آن هارا با 

امتحاناتی متفاوت، کامل، جامع و مخصوص به زندگی دنیا مواجه می سازد تا اهل بهشت و جهنم مشخص گردند. 

اگر انسان صحنه های عالم ذر و وقایع آن را به یاد داشته باشد دیگر امتحان کردن او معنایی ندارد. یعنی خداوند 

یکی از مهم ترین امتحانات این دنیا را برقراری حجاب بین خود و خلق خود قرار داده است. تا از طریق آیات الهی 

آنانی که در مسیر معرفت خداوند برای رفع موانع و تعلقات سختی ها را تحمل می کنند)صابران( و از نعمت و 

مواهب و امکانات دنیا در جهت شناخت پروردگار بهره می گیرند )شاکران( از غیر از آنان متمایز شوند و الزمه چنین 

آزمونی فراموشی عالم ذر است چون در غیر این صورت نقض غرض است و با امتحان مزبور منافات دارد. عمالً از 

سویی امتحان بندگی انسان ها با فراموشی عهد الست امکان پذیر است و از طرف دیگر تثبیت معرفت در وجود آن 

ها راه عذر و بهانه برای مشرک شدن را بر آن ها می بندد.]14]

2-3-4 -سخت شدن هدایت انسان ها : 

طبق روایات مواطن و میثاق های قبل از دنیای کنونی متعدد بود وا کثر انسان ها در آزمون های عالم ذرنتیجه 

منفی به بار آوردند و اگر این نتایج در ذهن آن ها باقی می ماند این سابقه ذهنی منفی باعث می شد تا هدایت در 

دنیا ضعیف و سخت شود.همان طور که اگر شخصی در یک آزمون درسی چند مرتبه نمره کم بگیرداین نکته همواره 

در ذهن او تداعی می شود که من در فالن درس ضعیفم و موفق نخواهم شد. 

3-3-4 -کم شدن ارزش هدایت انسان ها 

چون در عالم ذر حقایق و اصولی چون ربوبیت ، نبوت و والیت، شهود عینی پیدا کرد و انسان ها درمقابل این سه 

اصل مهم مورد سوال واقع شدند اگر این شهود برای همیشه در خاطره ها می ماند باعث می شد تا از ارزش هدایت

انسان ها و تالش آن ها در راه خدا درمقطع دنیا بکاهد، چون خود این خاطره ها مانند یک معجزه بزرگ و آشکار 

حتی فراتر از آن ها همواره جلوی چشم انسان ها بودند و دیگر هدایت آن ها چندان کار مهمی نبود. در اصل یعنی 

این که دیگر هدایت انسان ها معنا پیدا نمی کرد.]17]

4-3-4 -شناخت افراد پایبند به صدق گفتار الهی

پروردگار متعال وقایع عالم ذر را به بستر فراموشی سپرد تادر مقطع بعدی یعنی دنیا دوباره انسان را از همان 

وقایع با خبر سازد تا با این آزمون معلوم شود چه کسی با این که هیچ اطالعاتی در ذهن خود از عالم گذشته ندارد

13

فقط با تکیه بر ایمانی که به قرآن و اهل بیت )ع( و صحت گفتار آن ها دارد سخنان وی می پذیردو به صدق 

گفتارش پایبند است .]17]

5-3-4 -تنزل به عالم طبیعت 

به عقیده مالصدرا و عالمه طباطبایی علت فراموشی پیمان ها توسط انسان ها جهل و نادانی است . زیرا نفس به 

بدن تعلق گرفت و همه معارف به فراموشی سپرده شد. در اصل تنزل روح و نفس به عالم طبیعت سبب فراموشی 

عهدالست شده است. اما عالمه طباطبایی نتیجه ای بهتر گرفته است و اعتقاد دارد که وجود خود مخلوقات نوعی 

حجاب محسوب می شود که اجازه نمی دهد تا مشاهداتی راکه در عالم ذر به آن نائل شده به یاد آورد. به عبارت دیگر 

وجود دنیوی خود انسان ها مانع از شهود خداوند شده و اگر انسان بتواند از توجه به خود رهایی پیدا کند قطعاً می 

تواند در این دنیا هم مخاطب خطاب خداوند شود.]18]

6-3-4 -کوتاه بودن زمان عالم ذر

برخی از محققان دلیل فراموشی عالم ذر را کوتاه بودن مدت زمان آن دانسته اند. ]17]

اما دلیل فوق چندان قوی و محکم نیست .زیرا بسیاری از اتفاقات عالم دنیوی خیلی سریع رخ می دهند اما در 

عالم برزخ آن ها دوباره در ذهن انسان تداعی می شوند. بنابراین صرف کوتاه بودن مدت زمان عالم ذر دلیل 

فراموشی وقایع آن نمی باشد. 

بنابر مطالعات و بررسی های انجام شده دراین تحقیق و نتیجه گیری از بحث فوق ، عامل اصلی فراموشی عالم ذر 

حکمت الهی است. انسان ها از فهم حکمت بسیاری از امورات عاجز می باشند .اما همواره می دانند که خداوند هیچ 

کاری را عبث و بیهوده انجام نمی دهد. پس درخلقت عالم ذر حکمتی نهفته است. همچنین اگر بپذیریم زمان 

فراموشی پیمان های عالم ذر خروج طفل از رحم مادر می باشد، می توان گفت ورود به دنیای مادی و ایجاد 

محدودیت سبب فراموشی این عالم شده است. زیرا طبق آیه ی 19 سوره ی نبأ خداوند می فرماید:�)روز 

قیامت(آسمان ها گشوده می شود و به صورت درهای متعدد در می آیند. �ما معتقدیم که در روز قیامت پرده ها و 

حجاب ها از جلوی چشم انسان ها کنار می رود و انسان بسیاری از حقایق عالم غیب را می بیند .چون در تفسیر این 

آیه آمده است: که درهای غیب به عالم شهود باز می شود و حجاب ها کنار می رود و عالم فرشتگان به عالم انسان ها 

راه پیدامی کند. خوب، چون در این دنیا روح در جسم مادی محدود می شود نمی تواند حقایق عالم غیب را درک 

کند. بنابراین در عالم ذر هم چون روح محدود نبوده بسیاری از حقایق را درک کرده ،اما پس از ورود به دنیای مادی 

به فراموشی سپرده است .از طرف دیگر اگر عالم ذر به فراموشی سپرده نمی شد ،بعضی از انسان ها می پنداشتند که 

سرنوشت آن ها از قبل تعیین شده است بنابراین در جهت رشد و هدایت خود گام بر نمی داشتند. در ضمن وقتی 

بررسی می کنیم متوجه می شویم که وقتی انسان از یک مقطع زندگی قدم به مقطع دیگر می گذارد معموالً خاطرات 

مقطع قبلی را به یاد نمی آورد، به عنوان مثال طفلی که از رحم مادر خارج می شود و به این دنیا پا می گذارد هیچ

14

چیز از عالم درون رحم ، چگونگی و مراحل رشد خود و .... رابه یاد نمی آورد .پس این فراموشی امری طبیعی قلمداد 

می شود. 

نکته خیلی مهمی که می توان به آن اشاره کرد این است که اگر عالم ذر فراموش نمی شد، بعثت انبیاء هم زیر

سوال می رفت چون پیامبران الهی برای هدایت بشر برانگیخته شدند اگر بشر با به یاد داشتن وقایع عالم ذر 

سرنوشت خود را تعیین شده می دانست آن وقت دیگر سخنان انبیا و اولیای الهی برای آن ها نامفهوم جلوه می کرد 

و آن ها می پنداشتند که دیگر لزومی برای اطاعت از آن بزرگواران وجود ندارد. و کالً می توان گفت امر هدایت 

انسان ها کاری دشوار و سخت و تقریباً بی نتیجه بود.

4-4-زمان فراموشی میثاق ها 

درباره زمان فراموشی عالم ذر و این که آیا این فراموشی در همان عالم ذر صورت گرفته یا پس از آن که ذریه به 

صلب آدم بازگشتند و یا در آستانه ورود به دنیای کنونی، آن چه که از ظاهر روایات به دست می آید این فراموشی 

پس از تمام شدن ماجراهای عالم میثاق صورت گرفته است . اما روایاتی هم داریم که بیانگراین است که این 

فراموشی به هنگام خارج شدن از رحم مادر رخ می دهد.]17]

5-4 -تاثیر عالم ذر بر زندگی دنیوی باتوجه به فراموش شدن آن 

برای درک کردن تاثیر گذاری عالم ذر بر زندگی دنیوی انسان ها الزم است بین تحقق معرفت به خداوند که 

ناشی از عالم ذر است با به یاد آوردن آن عالم تفاوت قائل شویم. زیرا آنچه که سبب اتمام حجت می شود معرفتی 

است که خداوند به واسطه عالم ذر در وجود آدمیان تثبیت کرده است واین معرفت فراموش نمی شود و همین امر 

باعث می شود تا انسان در مسیر هدایت بهتر و استوار تر گام بردارد.]19]

طبق آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت فراموشی عالم ذر، هرگز نقش اثر گذار آن را در زندگی دنیوی از بین 

نمی برد.زیرا همان طور که اگر شخصی در دوران کودکی مدتی کالس نقاشی برود ونقاشی کشیدن رافرا گیرد، اما در

بزرگسالی چگونگی آموزش نقاشی در دوران کودکی را فراموش کرده باشد اصل نقاشی کشیدن و کیفیت آن در

وجودش ماندگار مانده و به موقع ،نقش خود را در چگونگی به تصویر کشیدن صحنه ای به خوبی نشان می دهد. اگر 

چه ماجرای عالم ذر به فراموشی سپرده شده اما اصل معرفت به ربوبیت ووحدانیت خداوند در وجود انسان تثبیت 

گشته و او را در زندگی دنیوی به سوی هدایت رهنمون می سازد. عالوه برآن برای انسان آزمایشی را هم به دنبال

دارد که به صدق گفتار خداوند باور دارد. یعنی وقتی وی قرآن کالم الهی را تالوت می کندوبه آیه ای مانند آیه 

ذر)اعراف:172)می رسد،که خود به تنهایی از روی ترجمه ومعنای آن نمی تواند متوجه منظورکالم وحی الهی 

شود)چون آیه ذر از آیات متشابه قرآن می باشد(با مراجعه به احادیث و روایات معصومین)ع( وجود این عالم را می 

پذیرد .یعنی عالوه بر تاثیر ناخودآگاه بر ضمیر آدمی سنت امتحان وی را نیز به همراه دارد.

15

6-4 -عدم فراموشی عالم ذر توسط گروهی از انسان ها 

درست است که اکثر انسان ها حضور در عالم ذر را به یاد نمی آورند، اما افراد اندکی هستندکه چنین عالمی را 

کم و بیش به یاد دارند. در راس این افراد چهارده معصوم )ع( قرار دارند. ایشان عالوه بر این که خود علم کامل به 

تمام عوالم ازجمله عالم ذر دارند و آن را فراموش نکرده اند، سایر انسان ها را نیز از وجود این عوالم با خبر می 

سازند. همان طور که هیچ یک از ما دوران جنینی یا شیر خوارگی خود را به یاد نمی آوریم اما اگر والدین یا 

اشخاص دیگری که این دوران ما را مشاهده کرده اند، ما را از وجود آن و حتی جزئیاتی از آن آگاه کنند می پذیریم، 

اهل بیت)ع( هم انسان ها راز عالم ذر و حتی وقایع آن آگاه می سازند تا هدایت گر آن ها درمسیر حق باشند. 

در روایات متعددی آمده است که حضرت علی)ع( حتی از وضعیت بعضی از اطرافیان خود و نحوه عملکردشان در 

عالم ذر خبر داده است. 

البته به یاد داشتن عالم ذر فقط مختص ائمه معصومین)ع( نیست بلکه بعضی از عرفا و اولیای الهی هم در 

مکاشفات عرفانی خود یا افراد پاک سیرت در لحظات خاصی از مشاهدات روحی خود بخشی از صحنه های عالم ذر 

را به شهود عرفانی و مشاهده باطنی خود روئیت کرده اند.]14]

بنابراین اشخاصی هستند که عالم ذر را فراموش نکرده اند و بسته به درجاتی که دارند به طور کامل عالم ذر 

وپیمان ها و گفتگو های آن یا گوشه و صحنه ای از آن عالم را به یاد می آورند. 

7-4-آیا فراموشی عالم ذر دلیل بر انکار آن عالم است؟ 

کسانی که فراموش شدن عالم ذر را دلیل بر عدم وجود آن می دانند باید به این سوال پاسخ دهند که آیا آن ها 

دوران جنینی یا شیر خوارگی خود را به یاد می آورند؟مطمئناً پاسخ منفی است خوب، پس آیا می توان گفت آن 

ها چنین دورانی را نگذرانده اند! بسیاری از اتفاقات در زندگی ما رخ می دهدکه بعد از چند سال آن هارا به دست 

فراموشی می سپاریم آیا اگر کسی آن ها را به ما یاد آوری کند منکر چنین وقایعی می شویم؟

حسنعلی مرواریددرکتاب خود می نویسد:

مثال روشن دراین باره عالم خواب است.بااینکه انسان درخواب زنده است هیچ یک ازحوادث عالم بیداری رابه 

یادنمی آورد.می توان نسبت دنیا به عالم ذر را همانند نسبت حالت خواب به بیداری دانست که انسان چیزی از آن

رابه یاد ندارد.]20 ]عالم ذر را هم، اکثر انسان ها فراموش کرده اند اما وقتی معصومین )ع( آن عالم را یادآور می 

شوند انسان باید بپذیرد، زیرا حرف معصوم)ع( حجت است و فراموشی آن عالم دلیل بر انکار آن نمی باشد.

5-نتیجه گیری :

پروردگار هستی در کتاب قرآن که معجزه الهی و کتاب هدایت بشر است. به مسائلی که انسان ها با آن ها مواجه 

می شوند و اگر این مسائل برای آن ها روشن شود در هدایت شان تاثیر گذار می باشد ، اشاره می فرماید .اما همان 

طور که می دانیم قرآن کریم دارای آی

ات محکم و متشابه می باشد. طبق آیه 7 سوره آل عمران آیات محکم اسا

16

و پایه قرآن می باشند. که هرکس با تالوت این آیات و ترجمه آن ها به مراد و مقصود خداوند پی می برد .اما منظور 

آیات متشابه را انسان عادی از روی ظاهر و ترجمه آن ها نمی تواند دریابد. بلکه طبق همان آیه، خداوند و راسخان 

در علم تفسیر آیات متشابه را می دانند. بنابراین برای فهم آیات متشابه قرآن باید به آیات محکم که با آن در 

ارتباطند مراجعه کرد یعنی تفسیر قرآن به قرآن، یا باید به روایات راسخان در علم که پیامبر)ص( وامامان معصوم)ع( 

می باشند مراجعه نمود یعنی تفسیر روایی آیات قرآن و جالب اینجاست که خداوند متعال از آوردن آیات متشابه در 

قرآن منظور خاصی داشته است که یکی از آن ها احساس نیاز کردن مردم به پیامبر)ص( و امامان )ع( می باشد. 

یعنی باعث می شود که مردم به پیامبر)ص( و اوصیای او نیاز مبرم و شدید پیدا کنند و برای حل مساله علمی خود 

سراغ آن ها بروند و رهبریشان را به رسمیت بشناسند. 

 با تالوت آیات الهی به آیه 172 سوره اعراف می رسیم که در آن آیه، جمله �الست بربکم� و�قالوا بلی� را می 

بینیم . سخن از گفتگویی بین خداوند متعال و انسان ها می باشد اما این چه گفتگویی بوده و در کجا اتفاق افتاده 

است؟ با صرف تالوت آیه به پاسخ سواالت فوق پی نمی بریم. بنابراین این آیه از آیات متشابه قرآن است که باید 

برای درک و فهم آن سراغ اهلل و راسخان در علم برویم واین امر با مراجعه به سایر آیات قرآن و روایات معصومین 

)ع( میسر می باشد. 

از آنچه در این پژوهش راجع به عالم ذر ، انجام شده ، نتایج زیر قابل اعتناست: 

 *علت نامگذاری عالم ذر به این نام بدان سبب است که در مرحله ای از آن ذریه ی آدمی در پیشگاه الهی حاضر 

شدند و به علت کثرت آنان و همچنین حقارت آن ها در برابر مقام واالی الهی ، عنوان ذر به آن مرحله داده شد. 

*باتوجه به دالیل نقلی که مهم ترین آن ها آیات و روایات می باشد و همچنین دالیل عقلی وجود عالم ذر 

حتمی می باشد .وقتی در آیات قرآن جستجو می کنیم می بینیم که آیات مرتبط با عالم ذر فراوان است. اکثر 

مفسران و علمای دینی معتقدند که هر جا در قرآن از اخذ میثاق و فطرت سخن به میان آمده است ، منظور آیه ،

پیمان های اخذ شده در عالم ذر می باشد. همچنین روایات راجع به عالم ذر فراوان است .پس هیچ دلیل منطقی و

عقلی وجود نداردکه منکر عالم ذر شویم و به آن جنبه استعاری و تمثیل و ... بدهیم. 

*فلسفه وجود عالم ذر در حقیقت هدایت انسان هاست. چون در آن عالم اصل توحید در وجود انسان ها ثبت و 

نهادینه شد و آدمیان نسبت به وجود خداوند معرفت پیداکردند. در این دنیا با یادآوری رهبران دینی امر هدایت آن 

ها آسان تر می شود. همچنین باوجود آن عالم راه هر گونه عذر و بهانه برای مشرکان بسته می شود ودیگر آن ها 

نمی توانند بگویند ما از پدران خویش پیروی کردیم یا در محیط ناشایست رشد کردیم و از اصل توحید غافل بودیم. 

این گونه عذرها به طور کلی پذیرفته نمی شود. زیرا آن ها عالوه بر آزمایش شدن در دنیای کنونی در عوالم قبل از 

این دنیا نیز آزمایش شده و شرک خود را اثبات کرده اند. 

*عامل اصلی فراموشی عالم ذر خداوند متعال می باشد. زیرا براساس حکمت های الهی خداوند خواست تا آن 

عالم فراموش شود تا نتایج مورد نظر خویش از آن گرفته شود. اگر عالم ذر فراموش نمی شد مساله آزمایش انسان 

در این دنیا کاری عبث و بی فایده بود. چون همه افراد سرنوشت خویش را در عوالم گذشته به یاد می آوردند و

17

باتوجه به آگاهی از مثبت یا منفی بودن نتیجه آن پیمان ها، دیگر برای سعادتمند شدن خود هیچ تالش و کوششی 

نمی کردند چون نتیجه را ازقبل می دانستند . 

*از طرفی فراموش کردن عالم ذر به دلیل تنزل روح به عالم طبیعت امری طبیعی قلمداد می شود. زیرا انسان

ها با پا نهادن به دنیای کنونی با موانع و حجاب های مختلف برخورد کرده و معلوم است که این عوامل مانع طی 

کردن مسیر حق و حقیقت می گردند و فقط کسانی موفق می شوندکه از اقرار های قبلی خود در جهت رسیدن به 

قرب الهی گام بردارند که بتوانند از هوای نفسانی دوری گزیده و در این دنیا هم مخاطب الهی واقع شوند. بنابراین 

سعی و تالش انسان برای رسیدن به اهداف عالی در این دنیا با فراموشی عالم ذر مفهوم پیدامی کند و اینجاست که 

امر هدایت ارزش پیدا می کند. 

*فراموش کردن عالم ذر توسط اکثر انسان ها هرگز دلیل بر انکار کردن آن عالم نمی باشد، همان طور که ما 

بسیاری از وقایع و یا حتی مراحل زندگیمان را پس از مدتی به فراموشی می سپاریم اما با یادآوری کسانی که آن 

مراحل را دیده اند، همه یا گوشه ای از آن را به یاد می آوریم یا حتی اصالً به یاد نمی آوریم. اما نمی توانیم انکار 

کنیم که این اتفاق نیفتاده و یا این مرحله )مثالً مرحله نوزادی ( برای ما وجود نداشته است و معصومین )ع( با 

روایات خود مامور یادآوری عوالم قبل از دنیا هستند تا بدین وسیله، هدایت گر انسان ها شوند. 

در نهایت این که انسان با تحقق و پژوهش در مورد عالم قبل از دنیا مخصوصاً عالم ذر و آشنا شدن با عهد و 

پیمان های آن عالم معرفتش نسبت به خداوند بیشتر می شودو کم وبیش حکمت کارهای او را می فهمد وبا آگاهی 

از مراحل خلقتش متوجه می شود که چه موجودی بوده و به لطف الهی به کجا ها می تواند برسد. بنابراین از مرکب 

غرور و خود خواهی پایین آمده و سعی می کند با غلبه کردن بر هواهای نفسانی و با ایمان محکم و راسخ تر در 

مسیر الهی گام بردارد و همواره شکر گزار خالق بی همتایش باشد. 

منابع 

1 -قرآن کریم 

2 -مکارم شیرازی ، ن و همکاران. ، تفسیر نمونه ، چاپ دهم، دارالکتب االسالمیه تهران، 1371.

3 -قدردان قراملکی ، م .ح .، نگاهی به عالم ذر، مجله کیهان اندیشه58 ،کالم و اندیشه های اسالمی، مرکز تحقیقات 

کامپیوتری علوم اسالمی ، 1373.

4 -سبزواری، م . ه .، غرور القوائد و دررالقالئد، چاپ سنگی ، تهران، 1375

5 -طباطبایی ، م .ج .، المیزان فی تفسیر القرآن ، ترجمه موسوی م. ب. ، چاپ پنجم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 

دفتر انتشارات اسالمی،قم، 1374.

6 -مغنیه ، م.ج .، تفسیر المبین ، بنیاد بعثت، قم ، 1424ه.ق. 

7 -هادوی، ا .، رمز گشایی عالمه طباطبایی برای ورود به عالم ذر، مجله علوم حدیث، سال سیزدهم، شماره 3و 4 ، 

.1387

8 -ملکی میانجی، م . ب.، توحید االمامیه ، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی،تهران، 1415ه.ق.

9 -بیابانی اسکویی، م.، انسان در عالم ذر، حقیقت و جایگاه قرآنی آن، مجله سفینه، سال پنجم، شماره 19 ،1387.

18

10 -نجفی، م . ج .، تفسیر آسان، چاپ اول، انتشارات اسالمیه، تهران، 1362.

11 -برجردی، م. ا .، تفسیر جامع، چاپ سوم، کتابخانه صدر، تهران، 1366.

12 -طبرسی، ف.ح.، تفسیر جوامع الجامع ، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، مشهد، 1377.

13 -الهیجی، م.ع.، تفسیر شریف الهیجی، دفتر نشر داد، تهران، 1373.

14 -افضلی، ع .، پاسخ به اشکاالت کالمی و فلسفی درباره عالم ذر ، مجله فلسفه دین، سال ششم ، شماره 4 ،1390.

15 -برقی، ا.م.، المحاسن ، دارالکتب االسالمیه، قم ، 274 ه.ق .

16 -مجلسی، م.ب.، بحاراالنوار، تصحیح بهبودی ، م.، چاپ دوم، المکتبه االسالمیه، تهران، 1389ه.ق. 

17 -اکبری ، م.، عالم ذر آغاز شگفت انگیز زندگی انسان، چاپ دوم، مسجد مقدس جمکران، قم،1387.

18 -ساجدی ، ع. م و سلیمانی، م.، مفهوم ومصداق �عالم ذر� از دیدگاه صدر المتالهین شیرازی و عالمه طباطبایی، 

مجله فلسفه و کالم سالمی، سال چهل و پنجم ، شماره یک ، بهار و تابستان ، 1391.

19 -اصفهانی، ج و اکبری، ر.، نگاه تحلیلی به مساله عالم ذر در متکب تفکیک، فصلنامه علمی-پژوهشی دانشگاه قم سال 

چهاردهم ، شماره 2 ،1391.

20 -مروارید،ح.ع.،تنبیهات حول المبدا والمعاد،چاپ دوم،آستان قدس رضوی،مشهد،1418ه.ق.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.